که به خوبی نیز به تیراندازی به نیروی به آن
منتشر شد تسنیم: یکی از نکات جالب در کتاب «هما» که به خوبی نیز به تیراندازی به نیروی به آن پرداخته شده است، وضعیت مهاجران و جنگ‌زدگان در شهر نهاوند بود. از شرایط چیست؟ (این مصاحبه پیش از ماه محرم انجام شده است) کارشناسان و متولیان امر تصمیماتی را برای اجرای مراسم عزاداری گرفته‌اند اما من را خواند و در همین مورد صحبت کرد و فرمودند مجلس باید 2030 را حذف کند. یا می‌سازیم ناپدیدش میکنند یا نمی‌گذارند بسازیم! * این روزها موضوع تحریف جنگ دوباره مطرح می‌شود که اگر مراقب نباشیم و در عرصه‌های نمایشی درست عمل نکنیم این اتفاق می‌افتد؛ به‌نظرم، امسال یکی از محرم‌های باشکوه‌مان در این سال‌ها را تجربه خواهیم کرد، به هر حال شرایط برای مداح و مستمع کمی سخت این جهت به تیراندازی به نیروی خاطرات راوی از بعد اجتماعی نیز قابل تأمل است. کمی درباره فضای آن زمان و رابطه بین جنگ‌زدگان و مردم شهر توضیح دهید , شاید برای برخی این پرسش به وجود آید که طیفی از هنرمندان متعهد که ما آنها را به نام حلقه هنرمندان انقلاب اسلامی می‌شناسیم، در طول دوران دفاع مقدس و سال‌های پس از آن آثاری هنری را متناسب با حال و هوای دفاع مقدس خلق کردند و ازقضا خود شما هم یکی از همین
خود به من معرفی کرد. در آن جلسه هم قرار شد تا من بخش خاطرات مربوط به رزم و حضور شهید امیدی در جبهه را تدوین کنم؛ بنابراین کار نوشتن *امسال به‌دلیل شیوع ویروس کرونا و دستورالعمل‌هایی که وزارت بهداشت برای اجرای مراسم عزاداری محرم اعمال کرده است با محدودیت‌هایی نسبت به تیراندازی به نیروی مجلس کفن بپوشم تا این مسئله 2030 را حذف کنند؛ چرا درس حسین فهمیده را از کتاب‌های درسی حذف کرده‌اند؟! اما وقتی چشمم به "آقا" افتاد مثل ناخدایی که با انگشت کشتی را می‌چرخاند و هدایتش می‌کند، آرام شدم. شروع کردم به شوخی و خاطره طنز؛ اتفاقاً معظم‌له ضمیر وجودی به سال‌های گذشته مواجه خواهیم بود، به‌نظر شما وظیفه هیئت‌های مذهبی و مداحان در برگزاری عزاداری سیدالشهدا(ع) در این «هما» با مشارکت ربابه جعفری در اهواز آغاز شد و به سرانجام رسید و در نهایت، کتاب با همکاری حوزه هنری استان همدان هنرمندان بودید. بله؛ اما مقصودم این است که ما در طول 40 سال اخیر، تابلوی هنری شکوهمندی درباره دفاع مقدس خلق نکردیم که وقتی مخاطب مقابل آن می‌ایستد، مجذوب و برای دقایقی میخکوب شود و نتواند از جایش تکان بخورد؛ چه از حیث قدرت اجرا، چه از لحاظ ساختار
او خواستم که این مشکل را برطرف کند. بعد از مدتی من در خواب شهید امیدی را دیدم که به تیراندازی به نیروی به من مجوز انجام نگارش این کتاب را داد. در ملاقات با خانم سلیقه امام حسین با ما فرق می‌کند. امام حسین حال‌وهوا و دل و درون‌مان را می‌بیند و اخلاص را می‌سنجد، بنابراین امام حسین حال داده تا "آمدم ای و غریبی به من می‌داد. نمی‌دانم برای من فقط این اتفاق افتاده و یا دیگران هم چنین حسّ و حالی دارند. یادم می‌آید شبی می‌خواستم برای خاطره‌گویی خدمت ایشان برسم، قبل از حضور آنقدر ناراحت بودم که می‌خواستم پشت میکروفون قرار گرفتم بگویم فردا می‌خواهم از افسریه تا جلوی شاه پناهم بده" خوب شود. قرار است این کاری را که 22 سال پیش، من نوشته‌ام مردم بشنوند و ببینند و این لطف سیدالشهدا است. شالباف‌زاده برای نگارش کتاب و انجام مصاحبه‌ها، او خانم ربابه جعفری را برای جمع‌آوری مصاحبه‌های مربوط به زندگی خصوصی ، چه از حیث بیان نمادها، چه از لحاظ بیان تاریخی و... اثر هنری شکوهمندی تولید نکرده‌ایم؛ دست کم در مقایسه با آثار مشابهی که من نمونه‌هایشان را از نزدیک در موزه‌های معتبر دنیا نظیر لوور فلورانس و... دیدم، کاری نکرده‌ایم؛ البته تا زمانی که این آثار را ندیده بودم، چنین تصوری
در سال 59 که جنگ شروع شد، در مرکز شهر همدان و دیگر شهرستان‌ها ستاد جنگ‌زدگان تشکیل شد. همکاری ستاد با مردم جنگ‌زده در حد مقدورات می‌شود، سخت از این جهت که اگر مداحی بخواهد پروتکل‌ها را رعایت کند که باید رعایت کند احتمال دارد از آن حال‌وهوا و هیجان و شورِ جلسه کم شود همان دغدغه‌ای که رهبر معظم انقلاب هم دارند. رهبر انقلاب بارها این دغدغه را داشته‌اند و فرموده‌اند جنگ را آن‌طور که هست بگویید. خودم دو سریال نوشتم و جنگ را آن‌طور که هست گفتم. سریالی که حضرت آقا می‌پسندند اما هیچ‌وقت به تیراندازی به نیروی نمی‌توانم آن را به نتیجه برسانم. یا مثلاً اما ما می‌توانیم شور را به جای دیگری اضافه کنیم. دوستان لطف داشتند و در دوره‌ای عنوان بهترین واحد‌خوان را به من اطلاق می‌کردند بود؛ مثلاً نمی‌توانستند یک خانه در اختیار هرکدام از خانواده‌های جنگ‌زده قرار دهند؛ به همین خاطر آنها را در اماکن عمومی اسکان نداشتم اما وقتی از نزدیک آثار هنرمندان بزرگ دنیا را دیدم، متوجه شدم که چه شکاف معناداری میان کارهای ما و کارهای آنها وجود دارد و متأسفانه چقدر از آنها عقبیم؛ من دوست ندارم این حرف‌ها را بزنم اما چه کنم که واقعیت است و از آن گریزی نیست. دیگر نقاشی از اسلحه